شکار یک هجویه سیاسی است که در قالب یک فیلم مهیج خونین ارائه شده. منتها این هجویه ای است که انتقادهای سیاسی و اجتماعیاش عمق چندانی ندارد. کاراکترهای فیلم البته تا دلتان بخواهد حرفهای سیاسی میزنند و تا پای جرج اورول و کتاب معروف قلعه حیوانات ش را نیز وسط میکشند.
شکار از معدود فیلمهای سینمای آمریکا است که قبل از اکران شدنش جنجال آفریده. تا آنجا که توجه رئیس جمهور آمریکا را به خودش جلب کرده و واکنش توییتری وی را برانگیخته است. فیلم قرار بود ابتدا در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۹ اکران شود، اما چند روز مانده به تاریخ مذکور وقوع چند حادثه تیراندازی در مقاطع مختلف امریکا موجب کشته و زخمی شدن دهها نفر شد. این حوادث باعث شد که سازندگان فیلم موعد اکران عمومی آن را به ۱۳ مارس ۲۰۲۰ موکول کنند.
فیلم دارای چند صحنه تیراندازی بود و از آن مهمتر یکی از مضامین اصلی اش درباره حق داشتن سلاح در آمریکا بود که میتواند سبب جریحه دار شدن افکار عمومی شود. و نهایتاً شروع بیماری کرونا در آمریکا موجب تعطیلی سینماهای آمریکا شد و در نتیجه شکار مثل بسیاری دیگر از فیلم ها تا اطلاع ثانوی بایگانی شد. هرچند سرانجام دوستداران سینما از طریق اینترنت موفق به دیدن فیلم شدند.
سازندگان شکار در مصاحبه هایشان بارها تاکید کرده اند که فیلمشان یک اثر هیجان انگیز اکشن با مایههای طنز سیاسی و اجتماعی است. اما آنچه این فیلم را در کانون توجه عمومی قرار داده رویکرد سیاسی و نحوه نگرش آن به دو جناح سیاسی غالب در آمریکا امروز است. آمریکایی که به سبب همهگیر شدن شبکه های اجتماعی مجازی و انتشار بی حد و مرز خبر های نادرست و تبدیل شدن هر فرد به یک رسانه به شدت قطبی شده است، اوج این قطبی شدن را در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ دیدهایم که سرنوشت به رهبری آمریکا را در شبکههای اجتماعی مجازی و و به اصطلاح فیک نیوز رقم زد.
قصه فیلم شکار در ظاهر برگرفته از طرح داستانی یک فیلم کلاسیک سیاه و سفید به اسم خطرناک ترین بازی محصول ۱۹۳۲ ساخته ارنست بی. شودزاک است. که تاکنون فیلم های بسیاری از روی آن ساخته شده که شاید معروف ترین آن ها هدف سخت ساخته جانبو کارگردان هنگ کنگی تبار هالیوود در سال ۱۹۹۳ باشد. طرح روایی اصلی در این فیلمها شکار شدن عدهای از انسانها توسط عدهای دیگر است. در نسخه های قدیمی این قصه شکارچیان معمولاً عده آدم پولدار هستند که محض تفریح دست به شکار همراهان خویش می زنند. اما در شکار ۲۰۲۰ انگیزه چیزی فراتر از تفریح است. گروهی از افرادی که خود را نخبگان می نامند و رهبری ایشان به عهده زنی به اسم آتنا (هیلاری سوانک) است شماری از آدمهایی را که در فضای مجازی از اندیشه ها و آرمان های حزب جمهوری خواه آمریکا دفاع میکنند، ربوده و یک منطقه بکر و دور افتاده آوردهاند تا یک به یک آنها را شکار کنند. به عبارت دیگر نخبگان مشتی روشنفکر طرفدار حزب دموکرات هستند که کمر به قتل گروهی از مخالفان سیاسی خود بستهاند. آنها اسم این گروه از قربانیان شان را بدبختها گذاشته اند. این اصطلاحی است که اولین بار توسط هیلاری کلینتون در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا بر سر زبانها افتاد. کلینتون گفته بود افرادی که از ترامپ حمایت میکنند عدهای زن ستیز، نژادپرست، سکسیست، دگرباشهراس، بیگانه ستیز و مهاجرستیز هستند که میتوان اسم «بدبخت ها» را روی آنها گذاشت.
این ۱۱ قربانی که از گروه بدبخت ها یا جمهوریخواهان هستند تکتک توسط شکارچیان نامرئی شان شکار میشوند. جز یکی از آنها که کریستال بتی گیلپین نام دارد. در واقع کریستال تنها فرد از میان قربانیان است که هیچ باور و اعتقاد خاصی ندارد و تنها هدف دستیابی به یک بسته سیگار است. کریستال سلاح را به طرف شکارچیان ش می گیرد و قاعده بازی را کاملاً عوض میکند. موضوع مبهمی در قبال هر دو طرف متضاد قصهعشق دموکراتها و جمهوریخواهان دارد و همین باعث شده که عده ای فیلم را حامی دموکرات ها و عدهای حامی جمهوریخواهان عنوان کنند. اما با دقت بیشتری به فیلم نگاه کنیم میتوانیم متوجه رویکرد انتقادی نسبت به هر دو گروه بشویم.
در واقع شکار یک هجویه سیاسی است که در قالب یک فیلم مهیج خونین ارائه شده. منتها این هجویه ای است که انتقادهای سیاسی و اجتماعیاش عمق چندانی ندارد. کاراکترهای فیلم البته تا دلتان بخواهد حرفهای سیاسی میزنند و تا پای جرج اورول و کتاب معروف قلعه حیوانات ش را نیز وسط میکشند. سازندگان این فیلم تلاش ناموفقی کردهاند که این مضمون اصلی اورولی را با توسل به تبلیغات تحریف و واقعیت و خبررسانی دروغ میان تودههای مردم را کنترل کرد، به تصویر بکشند اما توفیق چندانی در این زمینه به دست نیاورده اند.
منبع: مجله دنیای تصویر
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است