«بادهای تاریک»؛ یک داستان پلیسی در دهه ۱۹۷۰

«بادهای تاریک»، داستان یک گروهبان پلیس ناواهو که اغلب اسب‌ها را به آدم‌ها ترجیح می‌دهد و در اوایل دهه ۱۹۷۰ در حال تحقیق درباره دو قتل وحشتناک است را دنبال می‌کند.


زان مک‌کلارنون با صورت سنگی، صدای گرم و جدیت آرام، ۳۰ سال است که روی پرده بزرگ سینما و قاب کوچک تلویزیون، عمدتاً با بازی در نقش شخصیت‌های سرسخت، نامی برای خود دست و پا کرده است.

صاحب بی‌رحم یک کلوپ در سریال «جانشین»؛ آکچتا، یک اندروید خشمناک و شکنجه‌شده و رهبر «ملت ارواح» در سریال «وست ورلد» تولید شبکه اچ‌بی‌او؛ و هانزی دنت، یک آدمکش بی‌رحم و تهدیدآمیز در سریال «فارگو» اف‌ایکس؛ و این فهرست ادامه دارد.

پس نمی‌توانید یک بازیگر جوان‌تر را به خاطر ترسیدن از او سرزنش کنید، همان‌طور که کیووا گوردون، ۳۲ ساله، پیش از نقش‌آفرینی در کنار مک‌کلارنون در «بادهای تاریک» (Dark Winds)، سریال معمایی شش اپیزودی جدید ای‌ام‌سی که فصل اول آن ژوئن ۲۰۲۲ پخش شد، کمی از او می‌ترسید. آن‌ها قبلاً در سریال «جاده سرخ» تولید ساندنس با هم کار کرده بودند، اما چند دهه تجربه مک‌کلارنون و نگاه خیره او که هزاران یارد امتداد دارد، هیچ‌یک از قدرت‌های خود را از دست نداده بود.

گوردون درباره چشم‌انداز همکاری مجدد با مک‌کلارنون با خنده به یاد آورد. «این آدم قرار است من را بکشد؟ او یک ربات است؟»

نه این که روبات‌های قاتل نمی‌توانند جذاب باشند. جسیکا مَتِن، همبازی آن‌ها در «بادهای تاریک» نیز با خنده می‌گوید: «او واقعاً ترسناک به نظر می‌رسد.» و اضافه می‌کند: «اما او بانمک‌ترین مرد روی سیاره زمین است».

برای گوردون و مَتِن که هر دو بومی‌تبار هستند، «بادهای تاریک» فرصتی برای همکاری نزدیک با یکی از غول‌ها در بین بازیگران سرخ‌پوست سینما بود. برای مک‌کلارنون ۵۵ ساله که دهه‌ها تلاش او راه را برای نسل جدیدی از بازیگران بومی هموار کرد، این سریال اولین نقش اصلی او در یک مجموعه تلویزیونی و اولین سریال او به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی است – اولین‌هایی که در هر سطح از تجربه حس خوبی دارند.

«بادهای تاریک» همچنین برای مک‌کلارنون که اصالت لاکوتایی و ایرلندی دارد، به خاطر بازیگران و گروه تولید سریال، یک پروژه ویژه است: تقریباً کل بازیگران از بومیان آمریکا هستند – که می‌توان گفت اتفاقی نادر است – همین‌طور خالق سریال، گراهام رولند («جک رایان» تام کلنسی)؛ کل گروه نویسندگان مجموعه؛ و خیلی از دیگر عوامل تولید، از دستیاران گرفته تا بخش تدارکات.

بنابراین شاید باعث تعجب‌ نباشد که به نظر می‌رسد نقش مک‌کلارنون در این سریال، محبوب‌ترین نقش او تا به امروز است. او می‌گوید: «آن را بالاتر از نقش‌های دیگر خود قرار می‌دهم».

مک‌کلارنون که در قرارگاه‌های قبایل سرخ‌پوست بزرگ شد، اضافه می‌کند: «شما سریال را از منظر مردمی می‌بینید که با فرهنگ خود بزرگ شده‌اند و درک می‌کنند که زندگی در قرارگاه‌ها چگونه است. آن‌ها تفاوت‌های ظریف، روابط و طنز را درک می‌کنند».

مک‌کلارنون در «بادهای تاریک» نقش جو لیپ‌هورن را بازی می‌کند، افسر کهنه‌کار پلیس قبیله‌ای ناواهو – یکی از بزرگ‌ترین قبایل سرخ‌پوست آمریکا و یکی از اعضای گروه دو نفری «لیپ‌هورن و چی»، افسران پلیس بومی که قهرمانان مجموعه‌ رمان‌های معماییِ بسیار طولانی تونی هیلرمن، نویسنده آمریکایی هستند. گوردون در سریال نقش عضو دیگر، جیم چی، معاون تازه از راه رسیده لیپ‌هورن را به عهده دارد.

«بادهای تاریک»، داستان لیپ‌هورن، چی و همکار آن‌ها برنادت مانوئلیتو (متن) – یک گروهبان پلیس ناواهو که اغلب اسب‌ها را به آدم‌ها ترجیح می‌دهد – را در اوایل دهه ۱۹۷۰ در حال تحقیق درباره دو قتل وحشتناک دنبال می‌کند؛ هم‌زمان، سرقت از یک خودروی زرهی که شاید یک گروه بومی شبه‌نظامی مسئول آن باشد، شرایط را پیچیده‌تر می‌کند.

اولین بار است که مک‌کلارنون در یک اقتباس از «لیپ‌هورن و چی» بازی می‌کند؛ باقی شامل چهار فیلم بلند سینمایی («باد تاریک»، «اسکین‌واکرها»، «کایوتی منتظر می‌ماند» و «سارق زمان») هستند، با بازی برخی از موفق‌ترین بازیگران بومی هالیوود شامل آدام بیچ، تانتو کاردینال، گراهام گرین و وس استودی.

مک‌کلارنون در یک مصاحبه ویدیویی از خانه‌اش در لس آنجلس، بامزه و متواضع به نظر می‌رسد. او می‌گوید این موفقیت‌ها تا حد زیادی مدیون کمک دیگران و (بدون شوخی) وقت‌شناسی خودش است.

وقتی او از دوران کودکی عشایری خود (پدرش برای سازمان پارک‌های ملی کار می‌کرد)، روزهای اول اقامتش در لس‌آنجلس و راه طولانی‌ که به «بادهای تاریک» ختم شد، صحبت می‌کند، این‌طور احساس می‌شود که موفقیت او چیزی بیشتر از این حرف‌هاست.

مک‌کلارنون که متولد دنور است، بیشتر دوران اول زندگی‌ خود را در نواحی مرکزی آمریکا، با توقفگاه‌هایی در پارک ملی یلوستون و گلیشر گذراند. او می‌گوید: «من اساساً در سازمان پارک‌های ملی بزرگ شدم».

او خود را «بچه‌ای پرشور و غیر قابل کنترل» توصیف و اذعان می‌کند: «من خیلی مدرسه را دوست نداشتم.» مک‌کلارنون پس از حضوری کوتاه در نقش یک حواری در یک تولید محلی «عیسی مسیح سوپراستار» در آیووا، عاشق بازیگری شد.

او می‌گوید: «آن‌ها افرادی با موی بلند می‌خواستند و طبیعی بود که می‌خواستند با افراد رنگین‌پوست هم کار کنند. پس تقریباً به همین دلایل آن کار را گرفتم».

رفاقت و تشویق‌ها مک‌کلارنون را جذب کرد. او بعد از حضور در چند آگهی تبلیغاتی محلی – در یکی از آن‌ها بسکتبال بازی کرد، در دیگری در نقش یک کارگر ساختمانی ظاهر شد – در ۱۹۹۱ به لس آنجلس رفت تا بازیگری را به‌طور حرفه‌ای دنبال کند. سال‌هایی نویدبخش برای بازیگران سرخ‌پوست بود.

او می‌گوید: «”رقص با گرگ‌ها” ساخته شده بود و تولیداتی بود که به دنبال بازیگران آمریکایی بومی بودند. او گروهی به نام «اولین آمریکایی‌ها در هنر» در لس‌آنجلس پیدا کرد، گروهی از بازیگران که توسط یک شرکت انتخاب بازیگر ملی گرد هم آمده بودند و شامل جولیوس درام («تُندردل»)؛ استیو ریویس («رقص با گرگ‌ها»، «فارگو» برادران کوئن)؛ و استودی («آخرین نفر از موهیکان‌ها») می‌شدند.

چند نفر از آن‌ها در یک آپارتمان مشترک در هالیوود زندگی می‌کردند و اغلب برای به دست آوردن نقش‌های مشابه تلاش می‌کردند. او می‌گوید: «ما همدیگر را به جلسه‌های تست بازیگری می‌بردیم و در گردهمایی‌های سرخ‌پوستان دور هم جمع می‌شدیم. طبعاً با هم رقابت داشتیم، اما همه خوشحال بودیم که همه کار می‌کنند».

بااین‌حال، اجتناب از نقش‌های کلیشه‌‌ای دشوار بود. مک‌کلارنون می‌گوید: «من چهره خاصی دارم، بنابراین هم نقش‌ خلاف‌کارهای لاتین را بازی می‌کردم و هم نقش‌ بومی‌ها.» اما او از هر نقش نهایت استفاده را کرد، مهم نبود چه نقشی بود یا چقدر کوچک بود. درواقع، گونه‌های تیز و چشمان جن‌زده‌ مک‌کلارنون، نوعی وحشی‌گری ظریف را منتقل می‌کرد که از یاد بردن آن سخت بود. (مایک هیل، منتقد نیویورک تایمز اخیراً او را مردی توصیف کرد که «چهره او را به یاد دارید، حتی اگر نامش در عنوان‌بندی پایین‌تر از بقیه بازیگران باشد.»)

رولند، خالق سریال «بادهای تاریک» می‌گوید: «زان چهره‌ای بسیار رسا دارد و یک روش زیبا برای برقراری ارتباط زیاد بدون این که چیزی بگوید. او حالتی فوق‌العاده‌ تأثرانگیز دارد».

وقتی نقش لیپ‌هورن «بادهای تاریک» به مک‌کلارنون رسید، او پیش از آن روی هم در بیش از ۸۰ فیلم و سریال بازی کرده بود، ازجمله به‌تازگی کمدی درام تحسین‌شده «سگدونی»  از اف‌ایکس/هولو که در آن مک‌کلارنون نقش افسر بیگ، مردی یک‌دنده، اما دل‌رحم را بازی می‌کند؛ بار دیگر همان جدیت آرام.

کریس ایر که چهار اپیزود «بادهای تاریک» را کارگردانی کرد (و کارگردان «سیگنال‌ دود» تولید ۱۹۹۸، اولین فیلم داستانی به نویسندگی، کارگردانی و بازی آمریکایی‌های بومی که به‌طور گسترده در سینماها اکران شد) درباره مک‌کلارنون می‌گوید: «پسر، او باوقار است. زان بر مبنای تجربه خودش از بومی بودن و دهه‌ها فعالیت در سینما و تلویزیون، حس خاص خود را دارد».

فهرست تهیه‌کنندگان اجرایی سریال شامل ایر، رابرت ردفورد بازیگر و کارگردان کهنه‌کار و جرج آر آر مارتین است که همه ساکن سانتافه هستند. ایر در ۱۹۹۵ با ردفورد که تهیه‌کننده اجرایی اقتباس‌های اولیه «لیپ‌هورن و چی» بود در لابراتوار کارگردانان موسسه ساندنس آشنا شد و آن دو با هم دوست ماندند. مارتین در دهه ۱۹۸۰ با هیلرمن در یک باشگاه نویسندگان در نیومکزیکو آشنا شد و از طرفداران سرسخت کتاب‌های او بود.

ایر می‌گوید: «حدود سال‌های ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ بود که همه ما نشستیم و درباره ایده اجرای مجدد کارهای هیلرمن فکر کردیم».

مک‌کلارنون نقش لیپ‌هورن را زمانی به‌طور قطعی به دست آورد که هنوز حتی به تولید سریال چراغ سبز نشان نداده بودند. رولند می‌گوید: «راستش بگویم، مطمئن نیستم اگر زان نبود، می‌توانستیم پروژه را به ای‌ام‌سی بفروشیم یا نه. او بخش بزرگی از طرح ایده ما بود».

درنهایت در ژوئیه ۲۰۲۱ با سریال موافقت و تولید آن از ماه بعد آغاز شد. مک‌کلارنون از همان موقع سعی می‌کرد همکارانش را آرام کند.

مَتِن با خنده می‌گوید: «در اولین روز کاری ما در «بادهای تاریک»، او پیش عوامل آمد و گفت، “فقط می‌خواهم از قبل به همه بگویم: شاید بدعنق به نظر برسم، اما این‌طوری نیستم. فقط یک فرآیند است.” و این حرف کاملاً درست است. این آدم حتی یک ذره هم بدجنس نیست».

او ادامه می‌دهد: «شنیده‌ام متأسفانه خیلی از بازیگران نقش‌های اصلی واقعاً از مشارکت همبازی‌های خود استقبال نمی‌کنند، اما او باهوش است و می‌داند این چه کاری برای مردم بومی ما انجام می‌دهد و چطور در درازمدت روی همه ما تأثیر می‌گذارد».

گوردون تجربه‌ای مشابه در صحنه تصویربرداری داشت. او می‌گوید سه بازیگر اصلی سریال در زمان تولید که سه ماه طول کشید با هم ارتباط نزدیک برقرار کردند و از زمان پایان تولید تاکنون همچنان با هم در تماس هستند. گوردون توضیح می‌دهد: «خوب، وقتی او در خانه است. گاهی اوقات آخر هفته‌ها سوار موتورسیکلت خود می‌شود و در سراسر کشور سفر می‌کند».

مک‌کلارنون این روزها روی چند پروژه کار می‌کند، ازجمله سریال «اکو» از مارول/دیزنی پلاس که برای سال آینده برنامه‌ریزی شده است و در آن نقش پدر ابرقهرمان سریال «هاکای» را تکرار خواهد کرد. این همان نقشی است که او دوست دارد بیشتر ایفا کند.

او می‌گوید: «بالاخره دارم به سنی می‌رسم که شبیه یک پدر می‌شوم؛ بنابراین، بله، مسئله پدری، روابط، صمیمیت – گمان کنم عشق، چه عاشقانه باشد یا فقط عشق به یک انسان دیگر؛ کند و کاو این نوع چیزها من را از رختخواب بیرون می‌کشد».

 

منبع: نیویورک تایمز (رابرت ایتو)

ترجمه: علی افتخاری/ مجله نماوا

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است