• کد خبر: 4091
  • گروه : اخبار
  • تاریخ انتشار:28 خرداد 1401 ساعت: 14:36

ژان-لویی ترنتینیان؛ پیچیده، مرموز و نفوذناپذیر

چهره عبوس و مرموز ژان-لویی ترنتینیان باعث می‌شد تا بتواند نقش انسان‌هایی پیچیده و نفوذناپذیر را به‌خوبی ایفا کند.


ژان-لویی ترنتینیان، که دیروز در ۹۱سالگی درگذشت، یکی از مهم‌ترین ستاره‌های بین‌المللی سینمای فرانسه در دهه‌های گذشته بود. فهرست فیلمسازان مطرحی که ترنتینیان با آن‌ها همکاری کرد می‌تواند مایه رشک بسیاری از ستارگان سینمای اروپا باشد: روژه وادیم، آبل گانس، ژرژ فرانژو، ادگار جی. اولمر، دینو ریزی، کوستا گاوراس، کلود للوش، آلن رب‌گریه، الکساندر آستروک [مبدع تئوری «دوربین-قلم» که به پایه‌ریزی نگره مؤلف انجامید]، کلود شابرول، سرجو کوربوچی، اریک رومر، برناردو برتولوچی، رنه کلمان، اتوره اسکولا، فرانسوا تروفو، کریشتف کیشلوفسکی، ژاک اودیار، و میشائیل هانکه. شاید بسیاری از ما او را بیشتر با فیلم‌های اخیرش (به‌خصوص «عشق» به‌کارگردانی میشائیل هانکه) به یاد بیاوریم، اما ترنتینیان خاطرات فراوانی را برای عشاق تاریخ سینما رقم زده است.

ترنتینیان اولین بار با بازی در فیلم «… و خداوند زن را آفرید» (روژه وادیم، ۱۹۵۶) توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرد. اما مسیر حرکت او به‌علت خدمت اجباری سربازی در الجزایر برای مدتی متوقف شد. اوج کار ترنتینیان را می‌توان در دهه ۱۹۶۰ دنبال کرد. در آن سال‌ها، او به متخصص بازی در نقش شخصیت‌هایی مشکل‌دار و درون‌گرا با تضادهای روانی سرکوب‌شده تبدیل شد. چهره عبوس و مرموز او باعث می‌شد که بتواند نقش این انسان‌های پیچیده و نفوذناپذیر را به‌خوبی ایفا کند. شاید یکی از حضورهای نمونه‌ای او را بتوان بازی در فیلم «سکوت طولانی» (The Great Silence) (سرجو کوربوچی، ۱۹۶۸) دانست؛ جایی که تمام ویژگی‌های ذکرشده در قالب شخصیت اصلی ساکت و غیرقابل‌نفوذ فیلم نمود پیدا کرده بود.

واقعیت این است که شاید اگر ترنتینیان، با این ویژگی‌ها، دو دهه زودتر متولد شده بود نمی‌توانست چنین جایگاهی در میان طرفداران سینمای آلترناتیو پیدا کند. حال‌وهوای پیچیده دهه ۶۰، جایی که اخلاقیات ساده و کلاسیک قدیمی زیر سؤال رفته و مضامینی چون ازخودبیگانگی، تردید و عصیان مورد توجه قرار گرفته بودند، بهترین فضا برای بازیگری چون ترنتینیان بود تا خود را به‌عنوان یکی از ضدقهرمان‌های پیچیده دوران جدید مطرح کند. «یک مرد و یک زن» (کلود للوش)، «شب من با ماد» (اریک رومر)، «زِد» (کوستا گاوراس) و «دنباله‌رو» (برناردو برتولوچی)

اما نکته مهم دیگری که می‌توان در مورد کارنامه ترنتینیان اشاره کرد، جسارت او در پیمودن مسیرهای تازه بود. علی‌رغم شهرتی که ترنتینیان در دهه ۶۰ نزد مخاطبان جدی سینما پیدا کرده بود، سعی کرد خود را به یک تیپ خاص محدود نکند و بنابراین بازی در آثار نامتعارفی چون «قطار سریع‌السیر اروپا» و «مردی که دروغ می‌گوید» (هر دو به کارگردانی آلن رب‌گریه) را پذیرفت (که به‌خاطر دومی جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد را از جشنواره برلین دریافت کرد). رب‌گریه (که از مهم‌ترین چهره‌های جنبش رمان نو در دهه ۶۰ بود) برای علاقه‌مندان سینما به‌خصوص به‌خاطر نوشتن فیلمنامه فیلم دوران‌ساز آلن رنه یعنی «سال گذشته در مارین‌باد» به یاد آورده می‌شود. در کارنامه ترنتینیان می‌توان فیلم‌های آوانگارد، درام‌های سیاسی، آثار رمانتیک، درام‌های جنگی، و حتی فیلم‌های پرتعلیق موسوم به جالو در سینمای ایتالیا را پیدا کرد. چنین تنوعی را کمتر می‌توان در ستارگان اروپایی هم‌نسل ترنتینیان به یاد آورد.

در سال‌های اخیر، ترنتینیان به‌خصوص با «عشق» (هانکه) توانست دوباره رگه‌هایی از نبوغ خود را نشان دهد. شاید تقدیر شیرینی بود که آخرین حضور سینمایی او هم در فیلم «بهترین سال‌های یک زندگی» (کلود للوش، ۲۰۱۹) رقم خورد؛ فیلمی که ادامه‌ای بود بر داستان دو شخصیت اصلی فیلمی که نقش مهمی را در تبدیل ترنتینیان به یک ستاره بین‌المللی ایفا کرده بود: «یک مرد و یک زن». چرخه خاطره‌سازی‌های ترنتینیان با رجوع به نقطه‌ای در اوایل این مسیر طولانی و پرافتخار به پایان رسید.

 

سید آریا قریشی

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است