• کد خبر: 4015
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:23 خرداد 1401 ساعت: 13:33

«هناس»؛ درامی که شکل نگرفت

فیلم «هِناس» قابلیت تبدیل شدن به اثری معمایی-جنایی را دارد اما نمی‌تواند این دستمایه‌های مستعد را دراماتیزه کرده و به درامی جذاب تبدیل کند.


فیلم سینمایی «هِناس» قابلیت تبدیل شدن به اثری معمایی-جنایی با محوریت سوژه وطنی؛ ترور دانشمندان هسته‌ای را دارد اما نمی‌تواند این دستمایه‌های مستعد را دراماتیزه کرده و تبدیل به درامی جذاب کند. حسین دارابی با ساخت اولین فیلم سینمایی‌اش «مصلحت» که در دوره قبلی جشنواره به نمایش درآمد، نشان داد واجد یک سری دغدغه‌مندی‌های عقیدتی- ایدئولوژیک است که فیلم‌اش را در رده آثار سیاسی قرار می‌داد.

این نکته نمی‌تواند تبدیل به نقطه ضعف از پیش تعیین شده‌ای برای یک فیلم شود چراکه آثار سیاسی خوش‌ساختی همچون «سیانور»، «ماجرای نیمروز» و «شبی که ماه کامل شد» هنوز هم قابل ارجاع و تأثیرگذار هستند. طبعاً آنچه سطح فیلم را از ورای شعار  ارتقا می‌دهد، نوع نگاه سینمایی و دراماتیک به سوژه محوری و مال خود کردن آن است.

دارابی در «هناس» سوژه‌ای را محور قرار داده که ورای رئالیسم، جذابیت تبدیل شدن به یک فیلم پرتعلیق و پرکشش در پیچ و خم‌های یک پرونده مرموز و سؤال برانگیز را دارد که برای هر مخاطبی می‌تواند کنجکاوی و جذابیت ایجاد کند.

اما نکته این‌جاست که به دلایل مختلف از دستمایه‌های جذاب سوژه محوری فاصله گرفته و اصلاً وارد لایه‌های درونی موضوع نمی‌شود بلکه در سطح همان اخبار منتشر شده از پرونده‌های ترور دانشمندان هسته‌ای که در رسانه‌ها منتشر شده، باقی می‌ماند.

به نظر می‌آید حساسیت موضوع و ملاحظات باعث شده این نگاه بافاصله و محافظه کار بر فیلم حاکمیت یافته و حتی با انتخاب همسر این دانشمند هسته‌ای، فیلم از زاویه نگاه یک زن وارد این پرونده شده و در پیچ و خم‌های اولیه و ساده نگرانی‌های زنانه باقی مانده است.

رویکردی که باعث می‌شود مخاطب به این نکته فکر کند اگر به جای پرونده هسته‌ای، سوژه‌های دیگری منشأ نگرانی زن برای تهدید خانه و خانواده و شوهرش بود، چه اتفاقی می‌افتاد و فیلم چیزی از دست می‌داد؟

این پرسش و پاسخ برآمده از آن، یادآور می‌شود که فیلم نتوانسته پرونده ترور دانشمندان هسته‌ای را تبدیل به درام و مسأله محوری و مهمتر از همه تبدیل به دغدغه درونی مخاطب کند و فقط در سطح و رویه این موضوع مانور می‌دهد که وجه جدیدی به همراه ندارد.

قرار است در فیلم دریافت‌های زن از اتفاقات رمزآلود و شبهه برانگیز جهان اطراف تبدیل به قطعات پازلی شوند که به‌تدریج کنار هم چیده شده و شمایلی ترسیم شود از عامل تهدیدگر زندگی او و خانواده‌اش که در انتها منجر به ترور شوهرش می‌شود. البته که در این مسیر با تغییر و تحول زن همراه هستیم که از مرحله ترس به همراهی با دغدغه‌های شوهرش می‌رسد.

اما این دریافت‌ها به گونه‌ای رها و پراکنده و البته سطحی باقی می‌ماند که شمایلی شکل نمی‌گیرد و مهم‌ترین کدها به‌واسطه تماس تلفنی مشکوک ارائه می‌شود که کارکردی کهنه و غیر دراماتیک برای پیشبرد پرونده و درام محوری دارد.

به همین واسطه کارگردان از خلال این پرونده تنها بر مسیر حرف‌ها و دغدغه‌مندی‌ها و اهدافی حرکت کرده که در دیالوگ و کلام منعکس شده و تبدیل به شعارهایی تکراری می‌شوند که نه تازگی دارند نه ارتقا یافته و به خوانشی جدید می‌رسند. اما دارابی به جهت کارگردانی و وجوه بیرونی فیلم، به‌خصوص انتخاب بازیگران توانسته فراتر از این کاستی‌ها، سطح فیلم خود را تا حدی ارتقا داده و از آن‌ها استفاده‌ای بهینه در جهت پوشش نسبی خلأهای شخصیت‌پردازی و درام‌پردازی ببرد. مریلا زارعی، بهروز شعیبی و سیاوش طهمورث موهبتی برای فیلم «هناس» هستند که ای‌کاش این نگاه شامل حال فیلمنامه و درام محوری اثر هم می‌شد.

 

منبع: روزنامه ایران/ سحر عصر آزاد

انتهای پیام/

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است